ارتباطات (2)
شکل رفتار با جنس مخالف
علی زینتی
ترم اول هستم و تازه با محیط دانشگاه آشنا شدهام. لطفاً درباره رابطه دختر و پسر در دانشگاه و شرایط آن برایم توضیح دهید.
همانگونه که خود میدانید، تاکنون در محیط تحصیلی کمتر با جنس مخالف برخورد داشتید. در مقاطع تحصیلی قبلی، یعنی دوره دبستان، راهنمایی و دبیرستان با فضای آموزشی مختلط مواجه نبودید و زندگی آموزشی شما فارغ از حضور جنس مخالف بود و در این محیطها، تعامل و برخوردی با جنس مخالف نداشتید. شاید محیط دانشگاه، اولین تجربه برخورد مستقیم و بی واسطه شما با جنس مخالف است. بر این اساس، با شکل این نوع ارتباط و پیامدهای مثبت و منفی و راهکارهای کنار آمدن با این پدیده، آشنایی ندارید. پر واضح است که همین نا آشنایی میتواند موجب خسران و ضرر آموزشی گردد و ممکن است که به جای سود علمی و آموزشی، ضرر اجتماعی، اخلاقی و حیثیتی نیز به شما تحمیل کند و بدون قصد و برنامه قبلی، شما را از هدف دور کرده، به سمت انحرافهای پیشبینی نشده ببرد. بر این اساس، آگاهی از مواجه صحیح با این پدیده و ارتباط سالم و صحیح داشتن با جنس مخالف و شناخت از شرایط، آداب و مقررات این نوع ارتباط و برخورد با این پدیده برای شما لازم و ضروری است. از این رو، به منظور روشنگری، نکاتی را تقدیم میداریم:
اما قبل از پرداختن به جزئیات مورد نظر توجه شما را به یک نکته اساسی جلب میکنیم که کلید ارتباط با تمام انسانها را در تمام محیطها در دستتان مینهد.
انسان، هرگز بیارتباط با دیگران زندگی نکرده است و اگر چه سطح و نوع ارتباطها تنوع میپذیرد، ولی ارتباطات انسانی، هیچگاه قطع نشده است؛ زیرا برای آدمی، ارتباط با همنوع یک ضرورت است. نوع و کیفیت ارتباط را اهداف و اغراض ما تعیین میکند. به این سبب، گاهی ارتباط آموزشی است، گاهی اقتصادی، گاهی فرهنگی و برخی اوقات اجتماعی. هدف یک ارتباط، در قالب پیام مبادله شده، فراهم میشود و به دست میآید. افزون بر آن که هر نوع ارتباطی، شرایط خاص خود را دارد که باید رعایت گردد تا ارتباط به هدف خود برسد. یک مجموعه دارای اصول و قواعدی کلی است که باید در تمام ارتباطها رعایت گردد. یکی از این اصول، این اسم که هرگز ارتباطها نباید با همدیگر همپوشی و تداخل نمایند؛ یعنی در ضمن یک ارتباط، نباید هدف گم شود. پیام مبادله شده که معین کننده نوع ارتباط است، باید محدود و منحصر به همان نوع ارتباط باشد؛ مثلاً در ضمن یک ارتباط اقتصادی نباید ارتباط خانوادگی و پیام خانوادگی مبادله شود. این تداخل، موجب ضرر به هر دو نوع ارتباط خواهد شد و هر دو را از اهدافشان دور میسازد و همچنان که اگر در ضمن ارتباط آموزش، حواس شما متوجه مطالب دیگر شود، موجب افت کیفیت آموزش میشوید. در ارتباط دیگر نیز تداخل پیامها، موجب افت سطح ارتباط میشود. پس باید به اصول ارتباطهای انسانی پای بند بود تا بتوان به اهداف ارتباطها دست یافت.
شاید توجه دارید که علت اصلی حضورتان در دانشگاه - همان گونه که از نام این محیط پیداست - تحصیل دانش و علم است و نه تحصیل چیز دیگر؛ از این رو، ارتباط اساسی و اصلی شما با تمام افراد در این محیط، یک ارتباط آموزشی است و اگر ارتباط دوستی یا اقتصادی و... برقرار شود، در مسیر تکمیل ارتباط آموزشی و یا مقدمهای جهت رسیدن به اهداف آموزشی است. اگر در دانشگاه در پرتو یک ارتباط اقتصادی، لوازم التحریر، فیش غذا، لباس و... تهیه میکنید، همه برای تأمین اهداف آموزشی و تحصیل علم و دانش است. هر رفتار و یا ارتباطی که شما را از این هدف دور کند، آفت زندگی دانشجویی و انحراف از مسیر ارتباط آموزشی تلقی میشود.
هر ارتباط دیگری غیر از ارتباط آموزشی، فقط یک عامل مزاحم است و باید آنها را از مسیر زندگی دانشجویی خود حذف کنید تا بتوانید به اهداف علمی و معرفتی خو نایل آیید.
پس از دیدگاه تعلیم و تربیت، ارتباط با جنس مخالف، یک عامل مزاحم است و در اولین گام، سطح تمرکز شما را کاهش میدهد. کافی است یک پیام غیر آموزشی از جنس مخالف نظر شما را به خود جلب نماید تا ساعتها فکر و ذهن شما را به خود مشغول سازد. توجه دارید که تا کنون تنها با تکیه بر دیدگاه تعلیمی و تربیتی، به بررسی این پدیده پرداختهایم و نتیجه سخن آن که هر عمل و ارتباطی که ارتباط آموزشی و فعالیت تحصیلی شما را تحت الشعاع خود قرار دهد و کمیت و کیفیت دانش اندوزی شما را کاهش دهد، باید از زندگی دانشجویی شما حذف شود.
توجه داریم که تأثیرمزاحمتی ارتباط با جنس مخالف، هرگز نه قابل کتمان است و نه با مزاحمتهای دیگر - همانند سرو صدا - قابل مقایسه میباشد؛ یعنی کسی نیست که بگوید ارتباط با جنس مخالف، همانند خرید لوازم التحریر مقدمهای برای تحصیل موفق است؛ زیرا بروز عامل مزاحم، برابر است با افت تحصیلی و افزون بر این، تحقیقات انحام گرفته و تجربیات افراد مبتلا به ارتباط با جنس مخالف، گویای افت شدید تحصیلی این گونه افراد است.
موضوع ارتباط با جنس مخالف، تنها نظر دانشمندان و صاحب نظران تعلیم و تربیت را به خود جلب نکرده است؛ بلکه این مسئله از دیدگاه فقهی، حامعه شناختی، روان شناختی و... نیز مورد بررسی قرار میگیرد. اینک از دیدگاه روان شناختی این مسئله را مورد بررسی کوتاه قرار میدهیم.
1. دهنده پیام. 2. گیرنده پیام. 3. محتوای پیام. 4. کانال. 5. رسانه. از بین این امور، بیشترین تأثیر و نقش تعیین کننده، نقش اصلی آن، مؤلفه سوم (محتوای پیام) است. آن چه یک ارتباط را از دیگر ارتباطها متمایز میسازد، محتوا و پیام است. حال سخن این است که در ارتباط دوستی با جنس مخالف، چه نوع پیامی مبادله میگردد که آن را ارتباط دوستی با جنس مخالف میگویند؟ چرا ارتباط با استاد در کلاس درس را ارتباط دوستی نمیگویید و یا ارتباط با دفتردار دانشگاه را ارتباط آموزشی و دوستی میگویید؟ آیا چیزی جز محتوا و پیام مبادله شده، میتواند نقش مؤثر و تعیین کنندهای داشته باشد؟ اینک باید مشخص کنیم که در ارتباط دوستی با جنس مخالف، محتوا و پیام مبادله شده چیست که آن را از دیگر ارتباطها، همانند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... متمایز میسازد؟
آن چه در ارتباط با جنس مخالف مبادله میشود، محبت و عشق است؛ ولی محبتی که یک همجنس از ارائه آن ناتوان است. از این رو به سراغ جنس مخالف میرویم؛ پس محبت از نوع جنسیتی است و اگر پیام آرامش، سکون و... نیز مبادله میگردد، رنگ جنسیتی - نه جنسی - پذیرفته است. در این نوع ارتباط چون قواعد و شرایط و تعهدات طرفین تعریف نشده است و به صورت ناقص از فرهنگ غربی اقتباس شده است، با پیامد منفی فراوانی همراه میباشد؛ مثلاً چون سطح دوستی تعریف نشده، دوستان در برابر همدیگر احساس تعهد نمیکنند که معمولاً با خیانت، بی وفایی، شکست و... همراه است.
گاهی اوقات به واسطه این که سطح دوستی و ارتباط تعریف نشده است، اندک اندک از ارتباط دوستی فراتر رفته، همسان با ارتباط خانوادگی و کارکردهایی از آن دست میشود و چون شرایط آن با توافق طرفین قرین نشده، به هتک حیثیت اجتماعی و چه بسا خسارتهای جبرانناپذیر - به ویژه از طرف دختر - همراه میشود و هرگز کسی در ابتدا پیش بینی نمیکند که این دوستی، به این نقطه ختم شود؛ ولی کم کم به جایی میرسد که سرمایهای جز ندامت باقی نمیماند.
بنابراین چون در فرهنگ دینی و عرف ایرانی ما، این نوع ارتباط هنوز تعریف نشده و شرایط، مقررات و آداب، تعهدهای طرفین تعیین شده است، نباید به سراغ آن برویم؛ چون هر ارتباطی که از شرایط، آداب و تعهد لازم فارغ باشد، نه تنها به هدف خود نمیرسد، بلکه جز خسارت نتیجهای ندارد. اگر ارتباط اقتصادی با آداب، شرایط و تعهدهای بیگانه باشد، نه تنها سود نمیدهد، بلکه خسارت اقتصادی تنها نتیجه آن خواهد بود. در این نوع ارتباط هم، وضعیت به همین منوال است.
در ارتباط دوستی با جنس مخالف، آن چه در معرض خسارت و ضرر (و یا بهتر بگوییم تهدید) قرار میگیرد، مال، سرمایه و تحصیل دانش نیست؛ بلکه آبرو و پاکی است که اگر از کف رود، هرگز جبرانپذیر نیست. آیا انسان عاقل حاضر است که در یک ارتباط دوستی فاقد تعهد لازم الاجرا و غیر قابل نقض، حیثیت خود را در معرض آسیب و خطر قرار دهد؟ اگر این ضرر رخ داد، چه کسی آن را جبران میکند و آیا آبروی بر باد رفته، قابل برگشت است؟ بسیار افرادی که هرگز گمان نمیکردند به بی آبرویی و از دست دادن آبرو و... مبتلا شوند؛ ولی مبتلا شدند. بنابراین، از دیدگاه روان شناختی بین فردی نیز چون ارتباط دوستی با جنس مخالف فاقد شرایط یک ارتباط سالم میباشد و ویژگیهای لازم در مؤلفههای آن رعایت نشده است، یک ارتباط شکست خورده و مقرون به آسیب میباشد و تا زمانی که به یک تعهد طرفینی همراه با رعایت آداب و شرایط منتهی شود، باید از آن سخت اجتناب کرد.
حال که ارتباط با جنس مخالف در فضای آموزشی و غیر آموزشی ممنوع است، پس شکل رفتار ما با جنس مخالف چگونه باید باشد؟
به طور کلی در جامعه ما چند شیوه برخورد وجود دارد که یک شیوه آن درست و شیوههای دیگر غلط است.
برخورد مبتنی بر شناخت و احترام متقابل، برخورد صحیح با جنس مخالف است. در این شیوه، دختران و پسرانی هستند که به محض دیدن یکدیگر خود را نمیبازند و هیجان زده نمیشوند. اینان یک نگاه و یک کلام از جنس مخالف را به عشق تعبیر نمیکنندو آن را در ذهن خود و در رؤیاهای خویش نمیپرورانند؛ بلکه در برخوردها در مجامع فامیلی، تحصیلی و... بسیار با وقار و سنگین برخورد میکنند و در عین پرس و جو از احوال یکدیگر و پاسخ گویی به پرسشهای آنان، دچار افراط در خنده و شوخی نمیشوند. آنان جنس مخالف را افرادی چون پدر، مادر، برادر و خواهر خود نمیدانند و آدابی را که از لحاظ شرعی و اجتماعی در برخورد با آنان لازم است، رعایت میکنند. آنان بر اثر تربیت خانوادگی، برقراری رابطه پنهان با جنس مخالف را بی معنا میدانند و درباره روحیات جنس مخالف به حد کافی آگاهند و برای برقراری روابط نیزدیک و صمیمی با جنس مخالف، برنامه دارند و آن را از طریق ازدواج و فراهم آوردن شرایط مقبول اجتماعی، به تحقق میرسانند.
شیوههای نادرست ارتباط
1. برخورد احساسی و هیجان زده این رفتار بر اثر عدم شناخت صحیح از جنس مخالف است و یک ابراز محبت ساده را نشانه عشقی عمیق میدهند و هیجان زده میشوند که معمولاً در دختران چنین واکنشی بیش از پسران به چشم میخورد.
2. برخورد خشک و محدود؛ عدهای از جوانان بر اساس تربیتهای غلط، گاهی در میان خویشان و آشنایان از افراد غیر هم جنس اجتناب میکنند و رفتاری سرد و یا خشن دارند؛ البته خشک نبودن هرگز به معنای رعایت نکردن حدود شرعی نیست؛ ولی رعایت موازین شرعی هم لزوماً به معنای بد اخلاقی و سرد بودن نمیباشد.
3. داشتن روابط پنهانی؛ داشتن روابطی مثل نامه نگاری، تماسهای تلفنی و مخفیانه، گذشته از این که چه عواملی باعث این گونه روابط بین بعضی از جوانان ما شده، باید یادآور شویم که عواقب روانی و اجتماعی بسیار خطرناکی در این گونه روابط وجود دارد که متأسفانه بیشترین آسیب آن نصیب دختران ما میشود.
4. افراط در معاشرت؛ بعضی از خانوادهها به بهانه اجتماعی کردن فرزندان خود سعی در ایجاد روابط افراط گونه بین پسر و دختر میکنند که نوعی تبعیت کورکورانه از فرهنگ غربی است.
بنابراین به نظر اسلام شیوه صحیح در رابطه با جنس مخالف، همان شیوهای است که توضیح آن گذشت.
در ارتباط با جنس مخالف، در حالی که در قالب شکل اول ارتباط برقرار میکنید، از اصول بیان شده زیر پیروی کنید:
1. برخورد با جنس مخالف بر اصل تکبر ورزی استوار شده است؛ یعنی معیار و قانون برخورد با جنس مخالف متکبرانه بودن آن است. رفتار صمیمانه و چهره گشاده و لب خندان داشتن، برای مواجه با همجنس و محارم است؛ نه برای نامحرم و جنس مخالف. راه حفظ حریم و مصونیت و حرمت نهادن برای خود، تکبر ورزی است تا ناشناسان و نا محرمان به حریم شما بار نیابند؛ مگر آن که محرم راز شوند بد گویی و ناسزاگویی لازم نیست و رفتار متکبرانه داشتن لازم است. بی اعتنایی، خود برتر بینی، فاصله گرفتن، حریم برای خود قائل شدن از جلوههای رفتاری مطلوب با جنس مخالف است.
2. به برخی از تأثیرات مثبت و اندک این ارتباط دل خوش نکنید و بدانید که انسانهای پشیمان اندک اندک به خط قرمز رسیدند و از آن عبور کردند. اگر شما یک قدم جلو بگذارید، باید تا ده قدم از ارزشهای خود عقبنشینی کنید. جاذبه طبیعی و زیستی دختر و پسر، به ویژه در سنین جوانی، زمینه انحراف ارتباطهای انسانی را فراهم میسازد. در محیط آموزشی هم نباید از آفاتی که در جاذبههای زیستی ریشه دارد، غفلت کنید؛ زیرا روابط انسانی از این ناحیه، بسیار آسیبپذیرفته و به انحراف میگراید. بر همین اساس شارع مقدس به ما هشدار میدهد که هرگاه دو غیر هم جنس در قالب هر ارتباطی در مکانی خلوت و دور از دید دیگران قرار گیرند، شیطان آنها را به سمت روابط تهدیدآمیز میکشاند و باید از آن محیط و ارتباط گریخت.
نکته دیگری که به این حساسیت میافزاید، تهدید مستمر و لحظه به لحظه این خطر است؛ یعنی در حالی که دیگر عوامل تهدید کننده، نیازمند زمان و مکان خاصی هستند تا آدمی را در معرض تهدید قرار دهند و در رفتار وی نفوذ کنند، این عامل همیشه نقش تهدید کننده دارد و انسان هوشیار نباید یک لحظه خود را از این تهدید در امان ببیند.
3. محیط آموزشی بدون ارتباط آموزشی نیست و طرف دوم این ارتباط، همیشه از جنس شما نیست. شاید شما در برخی اوقات مجبور به برقراری ارتباط با جنس مخالف شوید؛ در این صورت، یقیناً از محدوده پیام آموزشی تجاوز نکنید و فقط به مبادله همین نوع پیام - در صورت مستقیم یا غیر مستقیم - اکتفا کنید. برای این که یقین کنید مخاطب شما پیام دیگری دریافت نکرده است و پیام دیگری مبادله نکردهاید، به نکات زیر بسیار پای بند باشید.
1. به محض احساس دریافت پیامی غیر اموزشی، سریع رابطه را در همان لحظه قطع کنید.
2. در فضای آموزشی مختلط، مواظب نگاه خود باشید و به پیامهای شفاهی، کتبی و... افراد مزاحم توجه نکنید و حتی اگر به داد و فریاد متوسل شدند، ناشنیده گرفته، از موقعیت دور شوید.
3. در جمع دوستانی که به این نوع روابط دل خوش کردهاند، شرکت نکنید و حداقل وقتی به گزارش این نوع عملکرد خود میپردازاند، از آنها کناره بگیرید.
4. توجه داشته باشید که هیچ انسان مبتلا به انحراف رفتاری با قصد و غرض قبلی به این وادی وارد نشده، بلکه دستهای ناپیدایی او را به این هلاکت مبتلا ساخته است. شما نیز از حیله این دستها خود را در امان نپندارید؛ زیرا همیشه آنها با شما و در کمین شما هستند؛ گرچه شما از آنها فافل هستید.
منابع
1. جولیاتی وود، روانشناسی ارتباطات میان فردی.
2. محسنیان راد، روانشناسی ارتباطات.
3. روانشناسی ارتباطات اجتماعی.
4. مهرآرا، روانشناسی اجتماعی.